در ادامه ی مطلب ببینید...
نمیرید از خنده
بردار زاده ام کلاس اوله! تکلیفش این بود که از ۱تا۱۰رو بنویسه،
یه عدد مینویسه دراز میکشه دوباره یه عدد مینویسه،کارتون میبینه؛ بهش میگم اینجوری تا صبح تموم نمیشه! میگه عمو خسته میشم! میفهمی؟ خستـه! :)
سالها بعد از گران شدن نان…
مادر به دخترش موقع خواستگاری:
مادر لگد به بختت نزن، پسره نون خشکیه هاااا
افرادی که ازدواج میکنند دو دسته اند:
آنهایی که از جانشان سیر شدند و آنهایی که قصد جان دیگری را دارند !